از صفحات دیگر وبلاگ نیز دیدن کنید |
صفحه خانگیبه نام قادر مطلق
با سلامي مجدد خدمت مخاطبان و همراهان نشريه و وبلاگ دانشجويي آذر فرياد
پس از مدتي طولاني كه از فيلتر بودن وبلاگ ميگذرد با عزمي راسختر از هميشه آمده ام كه بمانم
پس منتظر مطالب جديد باشيد
وهاب كريمي - مسئول وبلاگ 2:30 بامداد 6 بهمن 1387 - 25 ژانويه 2009 كتاب خاطرات سياسي دكتر كريم سنجابي در ايام امتحانات نيمسال اول سال جاري وقتي پدر را مشغول تماشاي تلويزيون ميديدم دلم نمي آمد مزاحم تماشايش شوم اما از طرف ديگرصداي تلويزيون تمركزم را بر هم ميزد. اين بود كه تصميم گرفتم سه جلد كتاب از كتابخانه ي دانشگاه در موضوعاتي كه پدر علاقه دارد امانت بگيرم و او را در جرم مطالعه شراكت دهم! فرمودند در موضوعات تاريخي و سياسي يا فلسفه و عقيدتي انتخاب كنم. سمعا شد و طاعت . ليست بلند قريب به 200 كتاب را از نظر گذراندم و 12 كتاب را درخواست كردم بياورند .از آن بين تنها مجاز بودم 3 كتاب را امانت داشته باشم .يكي از آنها همين كتاب خاطرات سياسي دكتر سنجابي بود. آن دوي ديگر مثلث سرنوشت نوم چامسكي در مورد مساله فلسطين و ديگري مقالاتي در جامعه شناسي سياسي ايران از آبراهاميان. ايام امتحانات گذشت و خاطرات سنجابي را من خواندم و پدر نخواند كه آن دو كتاب را جالبتر يافته بود.شايد در نظرش مطالب پيرامون سنجابي تكراري مينمود اما براي من تازگي داشت. عادت مشترك من وپدر اين است كه آنچه را كشف ميكنيم با هيجان براي يكديگر بازگو ميكنيم. اين شد كه كلاس درسي مركب از تاريخ و جامعه شناسي سياسي در منزل به راه افتاد . اصولا كتابهاي خاطرات به سبب سادگي و صميميت ذاتيشان جذابند و نيز شفاف به نحوي كه حالات فرد را به سادگي در گذر ايام ميتوان درك كرد. كتاب خاطرات دكتر سنجابي در واقع متن پياده شده مصاحبه محققي ايراني است كه از جانب دانشگاه هاروارد انجام شده وهم اكنون نيز متن اين كتاب از وب سايت هاروارد قابل دسترسي است. كتاب براي من كه تنها وزير خارجه بازرگان و رهبرجبهه ملي بودن را از او ميدانستم حاوي اطلاعاتي مفيد از شخص او بود از اين بابت از مطالعه آن بهره بردم علاوه بر اين عدم شناخت كافي از شخصيتهاي معاصر را نقص بزرگ خود ميدانم كه شايد مطالعه اين كتاب بهانه اي بر رفع آن بوده باشد بشنويد از پدر كه در حين مطالعه اين كتاب پيوسته به شوخي ميگفت دست از سر اين مالك زميندار خانزاده بردار او به خاطر زمينهاي خود وارد جبهه ملي شد و من بسيار جدي ميگفتم خيلي خوب است كه انسان از منافع خود در حين حمايت از منافع جمع دفاع كند! در پايان نتيجه گيري من از او البته با خواندن همين يك كتاب اين بود : انساني دانشمند و هوشيار در عين حال محافظه كار و موقعيت سنج. مردي كه عشق به وطن در دلش خانه داشت استادي كه دانشجويش را به فعاليت واميداشت و فعال سياسي كه جانب مردم را هميشه داشت. هر چند ايرادات فراواني از او درك كردم و ابهاماتي چند در روش و روابط و لابيهايي كه داشته حس كردم . اميدوارم خوانندگان اين مطلب نيز در باره او تحقيق داشته باشند و يا دست كم اين كتاب را بخوانند. اگر هم ميدانند و يا كتاب را خوانده اند نظرات خود را دريغ نكنند. وهاب كريمي
ساعت 3:30 بامداد 6 بهمن 1387- 25 ژانويه 2009 .. . |
|
